دام عنکبوت شرکت‏های اسراییلی - صاعقه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صاعقه

                             تحلیلی در‏باره‏ی شرکت‏های هرمی فرقه‏ای کوییست

 

 ورود شرکت‏های هرمی در چند سال اخیر با نام گلدکوییست رشد چشم‏گیری داشته است. آمارها نشان می‏دهد بیش از 110 شرکت هرمی و شبه‏هرمی با خروج 8 هزار میلیارد تومان سرمایه از کشور نتیجه این معضل اجتماعی و اقتصادی است .

 هر بیماری و میکروبی نیاز به موطنی برای رشد و تکثیر خود دارد و اگر بستر مناسب برای رشد و تکثیر فراهم نباشد، میکروب قوی‌ترین بیماری‌ها هم قابلیت نفوذ در موطن را ندارد. کویست نوین‌ترین حربه برای تخریب اقتصاد و امنیت جامعه می‌باشد که راه وصول خود را به جوامع، خواسته‌های نسل جوان و شاکله‌ی عملکردی خود را اقتصاد، معرفی می‌نماید.

 

شرکت های هرمی و شبه هرمی هر روز با شیوه‌ها، ترفندها و نام‌های جدید فعالیت مخرب و قارچ‌گونه‌ی خود را شدت می‌بخشند. این شرکت‌ها با دسیسه‌های جدید هرمی فرقه‌ای خود، ضمن تاراج سرمایه‌های با ارزش مردم و به خصوص جوانان زودباور، کشور را دچار معضلی اجتماعی می‌کنند که می‌تواند عواقبی ویران‌گری داشته باشد. در این مختصر به عوامل مؤثر در تخریب باورهای نسل جوان می‌پردازیم که کویست با نشانه روی آن ضمن تخریب پایه‌های اقتصادی جامعه و خانواده، هدف اصلی خود را در امنیت سیاسی- اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور اسلامی‌مان قرار داده است.

 

پس از ورود شرکت «گلدکویست» به ایران و برخورد قاطع ولی با تأخیر دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی با سرشاخه‌ها و لیدرهای اصلی این شرکت، مسؤولان تصور کردند که معضل «گلدکویست» در ایران برای همیشه برطرف شده است. حتی برخی از مسؤولان به صراحت اعلام کردند که گلدکویست ریشه کن شده است.

 

اما زمان نشان داد که طراحان این شبکه‌ها، برنامه‌ای فراتر از یک شرکت دارند و هر روزه با برخی تغییرها، رشد قارچ گونه‌ی شرکت‌هایی را به نظاره نشستیم که حاصل آن خروج بیش از 8 هزار میلیارد تومان سرمایه از کشور و بروز یک معضل اجتماعی بود. بنابر آمار رسمی موجود، بیش از 110 شرکت هرمی و شبه هرمی در کشور فعال هستند که حدود 7میلیون ایرانی را درگیر ساختار هرمی خود کرده‌اند.

 

این شرکت‌ها علی‌رغم برخوردهای شدید قانونی وزارت اطلاعات و ناجا، نه تنها حاضر به رها کردن فعالیت خود نیستند بلکه با تغییر شیوه و سوءاستفاده از ضعف قوانین موجود، شگردهای جدیدی را به کار بسته‌اند و هر روز بر درآمدهای نجومی خود می‌افزایند و در مقابل روز به روز بر تعداد مالباختگان ـ بیش‌تر جوان و شهرستانی هستند که با رؤیای پول دار شدن به این شبکه‌های عنکبوتی پیوسته‌اند، ـ افزوده می‌شود.

 

توسعه‌ی کویست، تضاد و استحاله‌ی باورهای مذهبی اسلامی (حمله‌ی نرم- جنگ نرم)

  

آن‌چه مسلم است برای به وجود آوردن هر سازمان و شبکه‌ی انسانی و اجتماعی، نیاز به یک جهان‌بینی و ساختار فکری جهت تدوین متدهای رفتاری و حرکتی برای رسیدن به اهداف آن سازمان و اجتماع می‌باشد.

 

از آن‌جا که صهیونیسم به عنوان دشمن همیشگی اسلام،همواره به دنبال ساختاری بوده و هست که به واسطه‌ی آن هر دین و آیینی را با اسلام جایگزین نماید تا به اهداف شوم خود برسد، پس از تبیین کابالا (عرفان یهود) و تکثیر آن که منشأ شیطان‌پرستی دارد و موفق نشدن این آیین در شرق و کشورهای اسلامی، عرفان کهکشانی را که به نوعی مولود کابالاست برگزید. شاخصه‌های عرفان کهکشانی قابلیت نفوذ بیش‌تری را در جوامع شرقی و اسلامی به همراه دارد و این مهم حربه‌ای بس شیطانی و هدفی ضدخدایی را به دنبال دارد .

 

کمپانی کویست با تمام مخالفت‌هایی که در کشورهای مختلف با آن می‌شود با حمایت صهیونیسم و در راستای اهداف صهیونیستی و استحاله‌ی دین مبین اسلام، مبانی عرفان کهکشانی را به عنوان بستری مناسب در جهت نیل به اهداف خود و نیز به عنوان یک جهان‌بینی برگزیده است.

 

هدف اصلی عرفان کهکشانی جایگزینی طبیعت و عالم ماورا با شارع مقدس و خداوند متعال است. بدین‌ترتیب که هر آن‌چه آثار حق‌تعالی است، در این منش و آیین به طبیعت و عالم ماورا نسبت داده می‌شود و این تفاوت را قایل است که طبیعت و ماورا هیچ دستور و باید و نبایدی ندارد و فرد آزاد است که با تکیه بر ماورا، افسار گسیخته به تمام خواسته‌های نفسانی خود برسد. چه بسا که طبیعت و ماورا این‌گونه تعریف می‌شود که بنده و فرمان‌بردار خاستگاه‌ها و مطالع است لذا در اولین مرحله و ابتدایی‌ترین قدم در جهت رشد و تکثیر این تفکر، شبکه‌ی انسانی‌ای را انتخاب می‌کند که در ظاهر اقتصادی است و مورد خواسته‌ی نسل جوانی است که به دلیل آسیب‌های ناشی از توسعه‌ی اقتصادی هم نیاز مبرمی به درآمد و اشتغال دارد و هم دارای آرزوهای بلندی است می‌خواهد آن‌ها را زود تصاحب کند.

 

دسیسه‌ی هرمی کویست ساختاری است که افراد با غرق شدن در آن هر نوع تغییری را بدون اعتراض خواهند پذیرفت، چرا که افراد می‌آیند تا به خواسته‌هایشان برسند، پس باید بپذیرند هر آن‌چه را که کوئست می‌گوید: «چشم بگویند تا برسند...» و این همان حرف عرفان کهکشانی است و این دسیسه فصل مشترکی با عرفان کهکشانی پیدا می‌کند که به صورت پلکانی یک‌دیگر را تقویت می‌نمایند. ‌

 

قاعده‌ی تطبیق کویست با عرفان کهکشانی:

 

- کویست بیان می‌کند به هر آن‌چه می‌خواهی، می‌رسی؛ اگر مرا انتخاب نمایی و عرفان کهکشانی بیان می‌کند که تابع قانون کهکشان شو تا به هر آن‌چه می‌خواهی برسی.

 

- کویست، منِ من را آن‌چنان تقویت می‌کند که هر آن‌چه فرد می‌طلبد بایسته و واجب است که داشته باشد و عرفان کهکشانی خاستگاه‌های او را خدایش می‌خواند.

 

از ازدواج این دو مولود صهیونیستی که یکی جهان‌بینی کهکشانی و دیگری ایدئولوژی هرمی است، کویست متولد گردید که فرزندان این سرزمین یک یکِ سلول‌های آن را تشکیل داده، آن را موطن خویش می‌پندارند.

 

از آن‌جا که ساختار هرمی به دلیل ضعف علمی و اقتصادی قادر به پاسخ‌گویی به مشتریان خود نمی‌باشد و حقیقت آن کف روی آب و طبل تو خالی است، همواره از شعار «همه‌ی ضعف‌ها و مشکلات نرسیدن به اهداف را در خودت جست‌وجو کن» استفاده می‌کند تا ضعف‌های سیستم هرمی نمایان نشود و اشکال را از سیستم برداشته و به دوش فرد بیندازد. استدلال هم این است که اصولاً طبق قانون کهکشا‌ها هر آن‌چه از عالم کائنات بخواهی می‌گیری پس اگر نرسی ضعف از خودِ توست، کوئست تنها جایی است که تو می‌توانی در آن به هر آن‌چه می‌خواهی برسی پس به خود ایمان بیاور و برس...!

 

این‌که «هر خواسته‌ی تو آن چنان مقدس است که باید به آن برسی و همه‌ی عالم باید بسیج شوند که تو به آن برسی» می‌نماید که در این سیستم هیچ ارزشی بالاتر از «من» و «خواسته‌ی من» وجود ندارد.

 

این توهّم جام شرابی است که هر جوان جویای نامی را به خلسه فرو می‌برد. کویست تنها جایی است که این تفکر را جهان‌بینی خود می‌داند، پس کویست تنها جایی است که می‌تواند تو را به تمام آمال و آرزوهایت برساند و این مغالطه تا جایی پش می‌رود که فرد چنان متعصبانه از کویست حرف می‌زند و دفاع می‌کند که از جام جهان‌نمای خود حرف می‌زند و دفاع می‌کند و کویست را واسطه‌ی همه‌ی خوشی‌ها و خوشبختی‌های خود می‌بیند.

 

راه‌برد بومی شده‌ی جهت جذب و گسترش شبکه‌ی انسانی:

 

هنر بومی‌کردن و منطبق‌سازی افکار کهکشانی در جهت رشد و تکثیر شبکه‌ی انسانی، راه‌برد کوئست در ترویج اهداف صهیونیسم جهانی می‌باشد. ساختار هرمی کوئست از فضای جوان جامعه استفاده می‌کند و هدف اصلی شبکه را رساندن جوانان به آرمان‌ها و آرزوهایشان معرفی می‌کند و بار دیگر با شناخت این نسل زود به موفقیت رسیدن را نتیجه‌ی عضویت در این ساختار معرفی می‌کند و حتی بازنشستگی 4 ساله از کار با درآمد ماهانه 60 میلیون تومان را هدفی نزدیک و رسیدنی عنوان می‌کند و آن‌چنان این تفکر را تقویت می‌نماید که هر عضو جدید با کشیدن چند خط و دایره مست رسیدن به تمامی اهداف مادی خود می‌گردد.

 

در این میان، فضای اختلاط را باید مقوم رشد شبکه‌ی انسانی دانست که هر لحظه خواستار به فساد کشیدن نسل جوان ما می‌باشد. استفاده از کتاب «راز» و فیلم آن که در آن عرفان کهکشانی تبیین شده، استفاده از کتاب‌های مکملی چون «حکایت دولت و فرزانگی» و «قورباغه‌ات را قورت بده» همه و همه آن‌چه را تقویت می‌کند که خودمحوری و خودباوری افراطی خوانده می‌شود تا هر فردی بدون فهم ضعف سیستمی این تجارت و درک نکردن کفِ روی آب آن همیشه در رویای رسیدن به آرزوهای خود خواب رود و همیشه لیدرهایش را پیش روی خود ببیند و با الگوسازی و ستاره‌سازی کوئست از لیدرها همواره رسیدن را ملموس و نزدیک بداند.

 

کویست بار دیگر با بهره‌گیری از خوی حماسی جوانان ایرانی و با آموزش‌های مقدماتی که هر فرد را با توهم خودباروری و خودمحوری رشد داده است قانون را سدی می‌داند که گذر از آن خود یک مرحله جهت نیل به اهداف است و با ذکر غیرقانونی بودن کار، قانون کشور را ضدارزش می‌خواند، چرا که هر چیزی که مانع از رسیدن من به اهداف مقدسم شود ناهنجار است و قانون‌گریزی نهادینه شده به عنوان یک ارزش متبلور می‌شود و هر لحظه که از این مبارزه خسته می‌شوی متدهای روان‌شناسی هیجان به کمک لیدرهایی می‌آید که خود الگوی اصلی زیر مجموعه‌ها می‌باشند. شیوه‌هایی که در هر لحظه با ایجاد هیجان کاذب و حتی تحقیر فرد، وی را جهت عضوگیری بیش‌تر و رسیدن به اهدافش ترغیب می‌کند.

 


نوشته شده در جمعه 90/3/6ساعت 1:43 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak