روایت راشل کوری دختر آمریکایی از نژادپرستی صهیونیستها
راشل کوری از طریق نامههایی که برای مادر خود میفرستاد تلاش میکرد تا خانواده خود را از شرایط خود و اوضاع غزه مطلع سازد.
راشل کوری نام دختر 23 ساله آمریکایی است که برای حمایت از مردم فلسطین به غزه سفر کرد راشل زمانی که قصد داشت مانع از تخریب خانه یک خانواده فلسطینی شود توسط بلدوزر ارتش اسرائیل کشته شد.
راشل از طریق نامههایی که به مادر خود در آمریکا میفرستاد تلاش میکرد تا خانواده خود را از شرایط خود و اوضاع غزه مطلع سازد.
سلام مادر،
امروز، ارتش اسرائیل در جاده غزه، چندین خندق کند و دو پست اصلی بازرسی که در این جاده بود بسته شده است. معنی این کار اینست که دانشجویان فلسطینی که میخواستند در ترم جدید دانشگاه ثبت نام کنند، دیگر نمیتوانند از این مسیر عبور کنند و به دانشگاه بروند همچنین مردم نمیتوانند سر کارشان بروند، و آنها که در آنطرف بودند، گیر افتادهاند و نمیتوانند به خانه هایشان برگردند.
گروههای داوطلب بین المللی هم که در کرانه غربی رود اردن هستند نمیتوانند به دیدارهایشان ادامه بدهند. ما، میتوانیم به آنطرف برویم، به شرط اینکه از "سفید " بودنمان به عنوان یک امتیاز استفاده کنیم! البته ممکن هم هست که در هر حال دستگیر و از اینجا اخراج بشویم. هیچ یک از افراد گروه حاضر نیست دست به چنین ریسکی بزند.
نوار غزه حالا به سه قسمت تقسیم شده. صحبت از "اشغال مجدد غزه " میشود، اما فکر نمیکنم این کار عملی شود، به نظر من، چنین کاری از جانب اسرائیل، از نظر جغرافیای سیاسی، بسیار احمقانه است. بیشترین احتمال، به نظرم، افزایش شبیخونهای ریز و درشت است، البته دور از چشم تیزبین جهانیان و خشم و نفرت آنها که احتمالا این کار تحت پوشش طرح معروف "جابجایی جمعیت " صورت خواهد گرفت.
اشغال مجدد غزه، با اعتراضات و خشم و نفرتی روبرو میشود که به مراتب بیشتر از کشتارهایی که به دستور شارون در طول مذاکرات صلح صورت گرفت. طرح شارون برای غصب زمینها و ایجاد مستعمرههای تازه [شهرکهایی که اسرائیل در خاک فلسطین و با غصب زمینهای فلسطینیها میسازد و مهاجرین یهودی را در آن سکنا میدهد.] در همه جا در حال اجراست و آرام آرام ولی مطمئن، تمام امکانات خودمختاری فلسطینیها را از بین میبرد.
من فعلا در رفح میمانم و خیال ندارم به طرف شمال بروم. نسبتا احساس امنیت میکنم و برای ما بیشترین احتمال در صورت یک حمله و شبیخون بزرگ، دستگیریست.
مادر، حالا من با تعداد زیادی فلسطینی آشنا هستم که با مهربانی بسیار از من مراقبت می کنند. من یک سرماخوردگی کوچک پیدا کرده بودم و آنها با دادن آب لیمو به مداوای من کمک کردند. زنی که کلید خوابگاه ما را در اختیار دارد، همیشه از من احوال تو را می پرسد. او یک کلمه انگلیسی نمیداند ولی همیشه حال تو را می پرسد و میخواهد مطمئن باشد که من به تو تلفن میکنم.
با بوسه برای تو، بابا، سارا، کریس و همه
راشل کوری / غزه
20 فوریه 2003
Design By : Pichak |