دموکراسی و حقوق در اسراییل - صاعقه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صاعقه

دمکراسی اسرائیلی‏

 

 


دمکراسی اسرائیلی را می‏توان مفهومی بسیار مناقشه‏انگیز دانست.در
اسرائیل از یکسو جامعه مدنی قدرتمندی وجود دارد که خارج از کنترل دولت،
انواع و اقسام گروه‏های سیاسی،مذهبی و شغلی می‏توانند آزادانه فعالیت کرده و
به تبلیغ ایده‏های خود بپردازند.از سوی دیگر،حوزه‏ای از اقتدار دولتی وجود
دارد که این اقتدار یکسره عرفی نیست و خاخام‏های ارتدوکس از اختیارات و
امتیازات ویژه‏ای در آن حوزه برخوردارند.در حالی که گروه‏های همجنس باز
می‏توانند در جامعه اسرائیل آزاد باشند،در همان حال،کمک‏های دولتی به‏
نهادهای مذهبی غیر ارتدوکس تعلق نمی‏گیرد.افزون بر این،اسرائیل خود را
«دولت یهود»می‏داند و بر این اساس یهودیان نسبت به غیر یهودیان از امتیازات‏

ویژه‏ای برخوردارند.


در بیانیه استقلال اسرائیل تصریح شده بود:«اسرائیل کشوری خواهد بود بر
پایه اصول آزادی،عدالت و صلح که همه ساکنانش از برابری اجتماعی و حقوق‏
سیاسی همراه با آزادی مذهب،عدالت و صلح که همه ساکنانش از برابری اجتماعی و حقوق‏
سیاسی همراه با آزادی مذهب،عقیده،زبان،آموزش و فرهنگ برخوردار
خواهند بود.»(31،ص 2).قاعدتا از نظر برخی از احزاب سیاسی اسرائیل،مفاد
بیانیه استقلال به دلیل صدور آن پیش از شکل‏گیری اسرائیل،الزام قانونی‏
نداشت،اما بعدها یک سلسله قوانین پایه در کنست به تصویب رسید که رهبران‏
اسرائیل آنها را نشأت گرفته از بیانیه استقلال می‏دانستند.اسرائیل در ابتدا
«دولت یهودی»نامیده می‏شد،اما بعدها به«دولت دمکراتیک یهود»تغییر نام‏
داد.تصویب دو قانون پایه با عناوین«منزلت بشر»و«آزادی اشتغال»در کنست از
نظر تحلیلگران«انقلاب قانون»در جهت حمایت از حقوق بشر نامیده شد.با این‏
همه«تمام جنبه‏های حقوق بشر را تأمین نمی‏کرد.»(همان،ص 5).دو قانون پایه‏
فوق با همان مفهوم و مضمون بیانیه استقلال آغاز می‏شوند:«مبنای حقوق بشر
در اسرائیل بر اساس شناسایی ارزش ذاتی انسان،تقدس زندگی بشر و با احترام‏
به روح اصول بیانیه تأسیس دولت اسرائیل است.بنابراین از این پس قانون‏
اسرائیل شامل نه فقط عدالت،آزادی،آزادی عقیده،مذهب،وجدان،زبان،
آموزش و برابری کامل اجتماعی و حقوق سیاسی برای همه شهروندان صرف‏
نظر از مذهب،نژاد و جنس آنان است،بلکه همچنین آزادی و حق حاکمیت همه‏
مخلوقات انسانی و تقدس زندگی بشری را به عنوان اصول قانون اساسی به‏
رسمیت می‏شناسد و تأیید می‏کند.»(همان،ص 6).در پی تصویب قوانین پایه‏
منزلت بشر و آزادی اشتغال،شخصیت دولت اسرائیل به عنوان دولت دمکراتیک‏
یهودی شناخته شده است،اما این موضوع به مشاجره بر سر ماهیت دولت‏
اسرائیل نه فقط پایان نداده بلکه آن را تشدید نیز کرده است.بعضی اسرائیلی‏ها

تأکید می‏کنند که هماهنگی ملی نیازمند وجود هر دو خصلت دمکراتیک و
یهودی است،بنابراین دولت دمکراتیک یهودی هم لازم است و هم ممکن،اما
برخی دیگر از اسرائیلی‏ها معتقدند که این دو ویژگی ماهیتا ناسازگارند و
نمی‏توانند با یکدیگر جمع شوند.
اخیرا در داخل جامعه اسرائیل بر سر شخصیت یهودی دولت مباحث بسیار
تندی در گرفته است و این مباحث طیف گسترده‏ای از اختلاف‏های مفهومی و
ایدئولوژیک از یک سو و موضوعات عملی چون رعایت حرمت شنبه،قوانین‏
ازدواج و طلاق،بودجه نهادهای مذهبی،معافیت طلاب مدارس تلمودی و سایر
تبعات اصل حفظ وضع موجود از سوی دیگر را در بر می‏گیرد و باعث تنش‏های‏
اجتماعی نیز می‏شود.در واقع اکثریت بزرگی از اسرائیلی‏ها،خواهان آن هستند
که اسرائیل یک دولت یهودی باشد و چیز دیگری جایگزین آن نشود.تعدادی‏
هم ترجیح می‏دهند یک«دولت یهودی متفاوت»از آنچه وجود دارد،نظاره‏گر
باشند،اما درباره درجه تفاوت آن اختلاف نظر دارند.اقلیت کوچکی از
اسرائیلی‏ها نیز در پی زدودن ویژگی یهودی دولت اسرائیل هستند.بسیاری از
شهروندان عرب اسرائیل هم تصدیق می‏کنند که اسرائیل یک دولت یهودی‏
است و همینطور هم باقی خواهد ماند و تعدادی هم از این امر متأسفند.با این‏
همه و طبق نظام حزبی و پارلمانی اسرائیل«تردیدی نیست که اگر یهودیان‏
روزی در اسرائیل از اکثریت بیفتند،اسرائیل چاره‏ای جز دست کشیدن از ویژگی‏
یهودی خود نخواهد داشت.»(31،ص 3)از همین روست که اسرائیل نسبت به‏
تغییرات جمعیتی بسیار حساس است و مهمترین دلیلی که باعث شده است‏
همه دولت‏های اسرائیل با بازگشت میلیونها آواره فلسطینین به زادگاه خود
مخالفت کنند،همین موضوع است.
وضع زنان در اسرائیل نیز تا اندازه‏ای بغرنج است.قانون حقوق زنان در سال‏

1951،حقوق برابر زنان با مردان را به رسمیت شناخت،اما یک مورد مهم را
استثنا کرد و مقرر داشت:در امور مربوط به ازدواج و زناشویی،برابری زنان با
همسرانشان نباید عملی شود.در واقع این استثناء گسترش یافت و همه‏
موضوعات تحت صلاحیت دادگاه‏های خاخامی و شوراهای مذهبی را در
بر گرفت.در سال 1964 قانون برابری زن و مرد به تصویب رسید،«اما هرگز به طور
کامل به اجرا در نیامد.»(همان،ص 8).
دولت اسرائیل قدرت محدود کردن آزادی عبادت در موارد بسیار استثنایی‏
و افراطی را داراست.قضات دادگاه‏ها نیز دامنه آزادی مذهب را توسعه داده و
به طور مؤثری آن را شامل آزادی از مذهب هم دانسته‏اند.دستورات مذهبی در
اسرائیل قانون نیست،مگر آنکه از طریق یک روند عرفی به صورت قانون درآیند.
به هر حال،شخصیت یهودی دولت اسرائیل مهمترین چالش دمکراسی در
اسرائیل است،زیرا شهروندان غیر یهودی را عملا به صورت شهروندان درجه دو
در می‏آورد.
ط-حقوق غیر یهودیان در جامعه اسرائیل‏
دولت اسرائیل پنج مذهب را که یکی از آنها شامل ده فرقه مسیحی است به‏
رسمیت می‏شناسد.هر مذهب رسمی،نظام قضایی مذهبی خاص خود را دارد و
پیروان آن مذهب می‏توانند داوطلبانه اختلاف‏های خود را در دادگاه‏های‏
مذهبی متبوع خود حل و فصل کنند.این دادگاه‏های مذهبی از اقتدار قابل‏
ملاحظه‏ای در حوزه تعیین وضعیت شخصی افراد برخوردارند.
طبق آمارهای اعلام شده،80 درصد شهروندان اسرائیلی یهودی و 20
درصد بقیه از نژاد عرب‏اند.از 20 درصد جمعیت عرب،16 درصد مسلمان،
2 درصد مسیحی و 5/1 درصد دروز هستند و 5/0 درصد نیز برخی گروه‏های‏

مسیحی کوچک که به رسمیت شناخته نشده‏اند و پیروان برخی عقاید ویژه را
شامل می‏شود.
2 درصد بودجه وزارت امور مذهبی اسرائیل صرف امور مذهبی غیر یهودیان‏
می‏شود.هنگامی که در سال 1998 این میزان به کمتر از 2 درصد رسید،
مسلمانان و مسیحیان به دیوان عالی شکایت کردند،اما دیوان از دخالت در روند
بودجه وزارت امور مذهبی خودداری کرد،اما در سال 2001 دادگاه‏ها برای‏
تخصیص مناسبتر بودجه امور مذهبی به غیر یهودیان دستوراتی را صادر
کرده‏اند.در حوزه‏های مدنی مانند دادگاه‏ها و مراکز آموزش مذهبی نیز،نهادهای‏
غیر یهودی به طور معمول،منابع کمتری نسبت به همتایان یهودی خود دریافت‏
می‏کنند.
طبق قانون حفظ اماکن مقدس که در سال 1967 پس از اشغال بیت‏المقدس‏
شرقی به تصویب رسید،دولت امکان مقدس یهودیان و پیروان سایر ادیان را به‏
رسمیت شناخته و متعهد به حفظ آنها شده است،اما گروه‏های افراطی یهودی‏
در فرصت‏های مناسب از حمله به اماکن و یا مراسم مذهبی مسیحیان و
مسلمانان دریغ نمی‏کنند.پلیس اسرائیل در بر خورد با گروه‏های مهاجم و
تعقیب قانونی آنها چندان قاطعیت و جدیت نشان نمی‏دهد و از همین‏رو
«مسیحیان و دیگر گروه‏های مذهبی از کندی روند تحقیقات پلیس درباره‏
یهودیان تندرویی که اقدام به حمله،تهدید و برخورد با اجتماعات،کلیساها و
دیگر مراسم مذهبی مسیحیان می‏کنند،به شدت معترض‏اند.»(44،ص 3).
همان‏طور که پیش از این نیز گفته شد،تعلقات مذهبی نقشی کلیدی در
زندگی روزمره اسرائیلی‏ها بازی می‏کنند،بویژه در موضوعاتی مانند،تولد،
ازدواج،طلاق و مرگ.هر جماعت مذهبی اقتدار قانونی لازم را درباره مسائل‏
فوق بر اعضای خود دارد.در مورد مسأله ارث،دادگاه‏های سکولار از اولویت‏

برخوردارند،اما طرف‏های درگیر بر اساس رضایت متقابل می‏توانند موضوع ارث‏
را در برابر دادگاه مذهبی حل و فصل کنند.
دولت اسرائیل معمولا به شهروندان مسلمان اجازه می‏دهد که در ماه‏
ذی‏الحجه در مراسم حج شرکت کنند،اما به دلایل امنیتی برای مسلمانان‏
حجگزار محدودیت‏هایی قائل می‏شود از جمله اینکه آنها باید بیش از 30 سال‏
سن داشته باشند؛اگر هم افرادی بدون اجازه رسمی برای انجام مراسم حج از
کشور خارج شوند،دولت به آنها اجازه بازگشت نمی‏دهد.اسرائیل این‏
محدودیت‏ها را به دلیل اینکه عربستان با آن کشور به طور رسمی در حال جنگ‏
است،توجیه امنیتی می‏کند.
گروه شاهدان یهوه‏(1)در سال 1998 و نیمه نخست سال 1999 بیش از
120 شکایت در مورد حمله به تجمعاتشان از سوی گروه‏های متعصب،به پلیس‏
ارائه کرد،اما از سوی پلیس ترتیب اثری به شکایات آنها داده نشد.در عوض یکی‏
از اعضای شاهدان یهوه به اتهام اینکه در مارس 199 در ایستگاه مرکزی‏
اتوبوس تل آویو«احساسات مذهبی»را جریحه‏دار کرده است،دستگیر شد.این‏
دستگیری به دلیل شکایت عضو یک گروه متعصب از فرد مزبور صورت گرفت.در
30 مارس نیز یکی از اعضای شاهدان یهوه به مرکز پلیس بئرشوا احضار شد،
اتهام او دادن یک اعلامیه مذهبی به یک سرباز بود.او متهم شد که«اعلامیه‏
مذهبی را به طور غیر قانونی به دست سرباز داده و تلاش کرده تا او را به مذهب‏
دیگری معتقد سازد و از این طریق به احساسات مذهبی خدشه وارد کرده است.»
(29،ص 5).در 6 آوریل وی بار دیگر به مرکز پلیس احضار و مورد پرسش قرار
گرفت.وی پس از چند روز کشف کرد که یک یهودی فوق ارتدوکس شکوائیه‏ای‏
("s Witnesses-(1))

علیه او به دادگاه تسلیم کرده است و این یهودی فوق ارتدوکس،کسی بود که‏
متهم مذکور در فوریه همان سال از او به دلیل تهاجم فیزیکی به دادگاه شکایت‏
کرده بود.البته دولت اسرائیل،کوشش‏هایی در جهت تشویق تفاهم بین‏
ایمانهای مختلف به عمل آورده،اما رعایت آزادی مذهبی هنوز تغییر نکرده‏
است.در عین حال گزارشی درباره بازداشت یا زندانی شدن افراد به دلیل نوع‏
اعتقاد مذهبی‏شان گزارش نشده است.به هر حال روابط بین گروه‏های مختلف‏
مذهبی چه بین یهودیان و غیر یهودیان و چه بین شاخه‏های مختلف یهودی‏
همراه با تشنج است و البته تشنج بین یهودیان و غیر یهودیان در درجه نخست،
نتیجه درگیری اعراب و اسرائیل و نیز کنترل اسرائیل بر اماکن مقدس مسیحیان‏
و مسلمانان است.
افزون بر تبعیضات مذهبی،به واقع یهودیان نسبت به غیر یهودیان در
اسرائیل از امتیازات اجتماعی نیز برخور دارند که از جمله آنها،«قانون بازگشت،
حق اقامت،حق کار،معافیت‏های کمرگی،بورس تحصیلی،کمک هزینه یا وام‏
مسکن و باز خرید زمین است.»(16،ص 42-40).برخی طرفداران اسرائیل‏
کوشیده‏اند تا وجود امتیاز برای یهودیان را متفاوت از تبعیض در جامعه‏
اسرائیل نشان دهند،اما استدلال آنها برای هر صاحب عقل سلیم کاملا متکلفانه‏
جلوه می‏کند.

 


نوشته شده در شنبه 89/2/11ساعت 6:9 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |


Design By : Pichak