گمنام - صاعقه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صاعقه

اگر فلسطینیان پیش تر زمین های خود را به یهودیان فروخته اند،چرا امروز مدعی اند؟

 

سندهای تاریخی نشان می دهد یهودیان به خصوص دردوسده اخیربرای تملک

 زمین های فلسطین وخرید آن ازامپراطوری عثمانی تلاش زیادی کرده اند

ولی به هیچ عنوان باحضوریهودیان غیربومی دراین منطقه موافقت نشده است.

لذا آن ها پس ازجنگ جهانی اول وتجزیه ی قلمروبسیارگسترده خلافت عثمانی

 وتسلط انگلیس بربخش های مهمی ازجهان اسلام وتحت قیومیت گرفتن فلسطین

 سعی کردند نقشه شوم خود را اجرا کنند.وزیرخارجه انگلیس درسال1917

بیانیه غیرقانونی "بالفور" رامبنی بر"برپایی دولت ملی برای یهودیان درسرزمین

 فلسطین" صادرکرد وپس ازاین چراغ سبزانگلیس،یهودیان ازسال

1921(1300ه.ش) فعالیت خود راآغاز کردند.آن ها تلاش زیادی کردند

 زمین های زیادی را ازفلسطینیان بخرند،ولی باهوشیاری علمای آن زمان وصدور

حکم ارتداد وکشتن فروشندگان زمین به یهودیان مواجه شدند وناچارازطرق مختلفی

 چون تغییر عنوان و با ظاهری غیریهودی وارد معامله شدند یا ازطریق

 وکلای مسیحی زمین های اندکی راازفلسطینیان یا ساکنان غیرفلسطینی خریداری

 کردند،ضمن این که زمین های دولتی بسیاری را،انگلیس درزمان قیومیت به

 آژانس یهود به صورت غیرقانونی واگذارکرد.

بعدها که یهودیان قدرت نظامی خود را با حمایت انگلیس تشکیل دادند،آزارواذیت،

کشتاروآواره کردن فلسطینیان را آغازکردند،اما به رغم این تلاش ها،مساحت تمام

زمین هایی که صهیونیست ها تا آن زمان به دست آورده بودند به این شرح بود:

650کیلومترمربع به طورعادی درزمان حکومت عثمانیان درمالکیت یهودیان

فلسطینی بود.

600کیلومترمربع دولت انگلیس رایگان یا به قیمت ارزان به آژانس یهود

 وشرکت های صهیونیستی داد.

680کیلومترمربع نیزخانواده های عرب غیرفلسطینی به یهودیان فروختند.

80کیلومترمربع نیزیهودیان به زور از فلسطینیان گرفتند.

جمعاً2010کیلومترمربع از27000کیلومترمربع راتوانستند دراختیارگیرند.

با این وجود تا سال1948(یعنی پس ازقریب به30سال حضورصهیونیست ها

 درفلسطین)هنگام خروج انگلیس ازفلسطین وصدوراعلامیه ی استقلال توسط

 رژیم غاصب اسرائیل،یهودیان تنها نزدیک به 6/6 درصد سرزمین فلسطین

 را دراختیارداشتند،هرچند بعدها ازطریق جنگ های خانمان سوز،جنایت های

 بی شمار وآواره کردن تعدادبسیاری ازفلسطینیان،زمین های فلسطینیان را

غصب کردند.

باتوجه به نکات ذکرشده می توان دریافت که مسئله ی فروش زمین کاملاً کذب

وساختگی است وصهیونیست ها با زورسلاح وحمایت کشورهای غربی به

 خصوص آمریکا وانگلیس برکل فلسطین سیطره یافتند.

نکته ی دیگربه فرض اینکه یهودیان به صورت کاملاً قانونی وبدون هیچگونه

 فریب ونیرنگی درصد زیادی از زمین های فلسطینیان راخریداری می کردند،

درچنین شرایطی مالکیت،حاکمیت به دنبال ندارد،زیرا:

اولاً یهودیان فلسطینی نسبت به سایرسکنه ی فلسطین دراقلیت بودند.

ثانیاً مردم فلسطین،حتی عده ی کمی هم که زمین به یهودیان فروخته اند،هرگز

حق تعیین سرنوشت خویش رابه یهودیان نسپردند.

ثالثاً ازنظرحقوقی،اساساً حق تعیین سرنوشت که حق حاکمیت ناشی ازآن

است قابل واگذاری ومعامله پذیرنیست.


نوشته شده در دوشنبه 90/5/31ساعت 1:19 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |

 مؤدبهر کدام از عزیزان می توانند  در صورت تمایل  در رابطه با موضوعات زیر مقاله تهیه کنند.

 لطفاً هنگام جستجوی مقاله در اینترنت به نکات زیر توجه کنید:

1-مقاله نباید تحلیل باشد.

2-link(آدرس)مقالات یافت شده را در word قرار دهید.

3-مقالات حتما دارای منبع باشند.

4-منابع می توانند سایت تاریخ معاصر-سایت مرکز اسناد و سایت های معتبر سیاسی پژوهشی باشند(سایت پژوهشی یهود معتبر نیست) 

روابط شاه و اسرائیل  

امام و مسئله فلسطین  

رهبری و مسئله فلسطین 

اقتصاد، جامعه شناسی، نظامی، اطلاعات، مدارس  

آسیب شناسی اسرائیل: شکاف های اسرائیل  

 یهود: کتب دینی یهود

 زبان عبری 

 تاریخچه فلسطین و روند اشغال

قرار دادهای صلح و روند سازش

آیپاک

فراماسونری

هولوکاست

صهیونیسم و رسانه

پروتکل های یهود

صهیونیسم مسیحی

تشکیل صهیونیسم

ساختار حکومتی اسرائیل

اعیاد یهودی

تاریخ یهود

فرقه های یهودی 

یهود از دیدگاه قران 


نوشته شده در سه شنبه 90/5/11ساعت 4:4 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |

تالی فهیما زن اسرائیلی وابسته به حزب راستگرای این رژیم، پس از اعلام مسلمان شدنش نه تنها قصد دفاع از ملت فلسطین در مقابل صهیونیستها را دارد، بلکه می خواهد در بین آنها نیز زندگی کند.

این تصمیم از سوی فهیما بازتاب بسیار زیادی در جامعه صهیونیستی داشته است بطوری که وی پس از اینکه مدتی پیش مسلمان شدنش را به اطلاع عموم رسانده بود، اینک از طریق درج یک آگهی در روزنامه فلسطینی "القدس" گفته است که وی به دنبال یافتن یک فرصت شغلی در فلسطین برای انتقال به آنجا جهت زندگی کردن و ترک "اسرائیل" (سرزمین های اشغالی) است.

وی در این آگهی اعلام کرده است که دوست دارد تا آخر در فلسطین سکونت و دیگر هیچ وقت به سرزمین های اشغالی برنگردد.

فهیما در روزهای اخیر به شدت مورد هجوم رسانه های صهیونیستی قرار گرفته است.



فهیما برای نخستین بار در سال 2004 میلادی با زکریا زبیده، فرمانده گردان های الاقصی دیدار و  در پی آن شاباک برای انجام تحقیقات وی را دستگیر و برای مدتی زندانی کرد. دادگاه رژیم صهیونیستی فهیما را به همدستی با تروریست های الاقصی متهم کرد و حتی بعد از اعتراضات وکلای مدافع فهیما، تجدید نظری در رأی صادره صورت نگرفت و وی به دو سال زندان محکوم شد. پس از آن نیز فهیما تحت نظر بود و تا یکسال اجازه مسافرت به خارج از اسرائیل را نداشت و تا چهار سال نیز اجازه نداشت به سرزمین های فلسطینی برود.


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 10:54 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |

             

          

 نگاه شیمون پرز
اندیشه خاورمیانه جدید در مفهوم امروزى آن براى نخستین بار از سوى برنارد لوئیس در پاییز سال 1992 در مقاله‏اى تحت عنوان اندیشه دوباره خاورمیانه در مجله امور خارجى مطرح شد .
نویسنده در این مقاله عنوان کرد که در دهه‏ى 90 و پس از خاتمه‏ى جنگ خلیج فارس ، فروپاشى اتحاد شوروى سابق ، خاتمه جنگ سرد و تشکیل کشورهاى تازه استقلال یافته ، دگرگونى‏هاى اساسى در مفهوم خاورمیانه ایجاد شده است .
پس از وى ، شیمون پرز در سال 1993 کتاب خاورمیانه جدید را منتشر ساخت که در آن دیدگاه جامعى از آرمان‏ها و اهداف اسرائیل را براى آینده منطقه خاورمیانه مطرح نمود که به تفصیل عبارت‏اند از :

1) از اهداف مهم اندیشه خاورمیانه جدید ، دستیابى اسرائیل به همزیستى مسالمت‏آمیز با همسایگان عرب است . اسرائیل بر این باور است که در مقطع زمانى کنونى ، چنانچه بخواهد امنیت خود را تضمین نماید ، باید در پى ایجاد همزیستى مسالمت‏آمیز با کشورهاى عرب و سایر کشورهاى جهان باشد .
2) از طرف دیگر در تفکر خاورمیانه جدید این کشور باید به روابط اقتصادى بیش از توسعه مناسبات سیاسى اهمیت دهد . این بدان معناست که اسرائیل به عنوان هم پیمان استراتژیک آمریکا در شرایط نوینى که در جهان پس از فروپاشى کمونیسم پیش آمده ، باید بکوشد تا در بازارهاى اقتصادى کشورهاى خاورمیانه به گونه‏اى مشارکت نماید ، البته هدف اسرائیل تنها همکارى اقتصادى با کشورهاى عرب خاورمیانه نیست بلکه خواهان همکارى و ممزوج شدن در اقتصاد منطقه‏ى بزرگ خاورمیانه است  و تاکنون نیز ترتیبات و نفوز اقتصادى اسرائیل در منطقه‏ى خاورمیانه به گونه‏اى بوده که بسیارى از کشورها خواسته یا ناخواسته به این سلطه تن درداده‏اند .

شیمون پرز در کتاب خود امضاى توافقات صلح با اعراب ، صلح میان اردن و اسرائیل ، مذاکرات صلح اسلو و گفت و گوهاى وادى عرب ( که نهایتا به توافق میان اسرائیل با اردن و فلسطینى‏ها منجر شد ) موافقتنامه‏هاى اقتصادى دو جانبه و تصمیمات سران کشورهاى عرب و اسرائیل در کنفرانس‏هاى اقتصادى خاورمیانه را همگى گام‏هایى براى پیروزى در اندیشه‏ى ایجاد خاورمیانه جدید بر مى‏شمارد .
پرز معتقد است که براى سامان دادن به چنین اندیشه‏اى باید تمامى آرمان‏ها و باورهاى مذهبى را به کنارى نهاد و با ایجاد مؤسسات جدید و اجراى طرح‏هاى دو جانبه یا چند جانبه ، اتحادیه منطقه‏اى جدیدى را براى خاورمیانه ترسیم کرد و در این رابطه ایالات متحده در اجراى دکترین نظم بین المللى جایگاه ویژه‏اى را براى اسرائیل در نظر گرفته که آن عبور از گذرگاه اسرائیل به سوى آمریکاست .اسرائیل با برخوردارى از ساختار و زیربناى اقتصادى پیشرفته و برترى نسبت به کشورهاى عرب و غیرعرب در زمینه‏هاى صنعت و کشاورزى و ارتباط با اقتصاد جهانى به ویژه با آمریکا و سرمایه‏ داران یهودى ، سازمان‏هاى بازرگانى و وسایل تبلیغاتى ، دست برتر را در تعاملات اقتصادى منطقه در بستر خاورمیانه جدید داراست .
در واقع از اهداف اسرائیل در نظام خاورمیانه جدید ، گسترش و توسعه داد و ستدهاى تجارى و بازرگانى با کشورهاى منطقه با هدف سلطه اقتصادى است تا در نظر اقتصادى مفهوم اسرائیل بزرگ  و اندیشه‏ى نیل تا فرات تحقق یابد .
به نظر مى‏رسد در خاورمیانه جدید ، اسرائیل در پى آن است تا شریان‏هاى حیات اقتصادى اعراب ، آب ، نفت ، فرهنگ و جهانگردى را به اقتصاد خود پیوند زند و در این راستا با توجه به ظرفیت‏هاى منطقه‏ى خاورمیانه این رژیم در محورهاى جهانگردى ، منابع آب منطقه و هژمونى فرهنگى اهداف و نیات خاصى را دنبال مى‏کند .


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 8:34 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |

            

 اسرائیل(فلسطین اشغالی) بین عرض‏هاى 5/29 تا 5/32 درجه و طول‏هاى شرقى 34 و 36 درجه ، در شرق نیمکره شمالى و جنوب غربى آسیا ، در منطقه میان آب و هواى استوایى قرار دارد  و جزء خاورمیانه عربى به شمار مى‏رود .
اسرائیل از شمال به جمهورى لبنان ، از شمال شرقى به سوریه ، از شرق به دریاچه بحرالمیت و اردن هاشمى ، از جنوب به شبه جزیره سینا ( مصر ) و از غرب به دریاى مدیترانه محدود شده است . به طور کلى اسرائیل به شش منطقه جغرافیایى تقسیم مى‏شود :
شهرهاى تل آویو ( مرکز صنعت ، احزاب سیاسى ، مرکز مالى و تجارى و پایتخت ) ، بیت المقدس ( بزرگ‏ترین شهر و مرکز سیاسى ) و حیفا از مهم‏ترین شهرهاى اسرائیل محسوب مى‏شود .
اما به رغم موقعیت جغرافیایى اسرائیل در قلب خاورمیانه ، بسیارى از اسرائیلى‏ها به طور کلى از اینکه به سرزمین خود در ابعاد سیاسى ، اقتصادى و یا فرهنگى به عنوان بخشى از خاورمیانه نگاه کنند ، تمایلى ندارند . این وضعیت اساسا ریشه در خصومت دیرینه‏ى دولت‏هاى عرب نسبت به اسرائیل دارد که آن رژیم را در محاصره خود دارند و از شناختن واقعیتى به نام اسرائیل احتراز مى‏جویند  ، به نحوى که بیش از پنج دهه از قضیه خصومت اعراب و اسرائیل که چهره‏ى غالب سیاست خاورمیانه بوده است ، مى‏گذرد .

دولت یهود از زمان موجودیت خود در سال 1948 با جنگ عجین بوده و عملا از میان مناقشه سر برآورده است و به جز برخى موارد استثنا ، خصومت ذکر شده با اسرائیل تا زمان حاضر نیز تداوم یافته است .  اختلافات تاریخى ، مذهبى ، فرهنگى و زبانی بین اسرائیلیان و اعراب در دور ساختن اسرائیل از خاورمیانه نقش مهمى ایفا کرده که این جدایى بین اسرائیل و خاورمیانه توسط جامعه دانشگاهى اسرائیل نهادینه شده است .
بسیارى از کانون‏هاى اندیشه‏ ساز اسرائیلى که به امور خاورمیانه مى‏پردازند ، مطالعات اسرائیل را از دستور کار خود خارج کرده‏اند ، اما با وجود این گرایشات محافل دانشگاهى و غیره ، هنوز بسیارى از اسرائیلیان جدایى بین اسرائیل و خاورمیانه را غیرقابل توجیه مى‏دانند ، البته به رغم مستثنى کردن این کشور از خاورمیانه توسط دولت‏هاى عرب ، اسرائیل نقش مهمى در توازن و حفظ تمامیت خاورمیانه و سیستم‏هاى عربى ایفا کرده است .

در هر صورت از نقطه نظر جغرافیایى جایگاه این کشور در خاورمیانه غیرقابل انکار بوده و هست ، اما وجود برخى مشکلات ناشى از منزوى بودن اسرائیل در درون سیستم خاورمیانه ، پیوندهای اقتصادی آن با اروپا و ایالات متحده و جهت گیری فرهنگی غربى ، تعریف جایگاه و نقش اسرائیل در خاورمیانه را تا حدى با مشکل مواجه ساخته ، اما آنچه مسلم است ، این که نقش اسرائیل در تحولات منطقه خاورمیانه غیرقابل انکار مى‏باشد .
انزواى اسرائیل از سال 1948 به بعد ، موجب شد تا رهبران این رژیم سیاست منطقه‏اى خود را به سمت بازیگران غیرعرب سوق دهند و در این خصوص با کشورهاى مسلمان غیرعرب مانند ترکیه و ایران ، کشورهاى مسیحى یا کشورهایى که داراى هویت مسیحى بودند ( اتیوپى و لبنان ) و اقلیت‏هاى قومى غیرعرب ( اکراد و ارامنه ) با هدف از بین بردن دیوار انزوا ارتباط برقرار کنند .

گرچه روابط با برخى از اینها قبلا توسط آژانس یهود برقرار شده بود ، اما با این وجود از سال 1948 به بعد این روابط ، اهمیتى سیاسى یافت ، به طورى که پس از نبرد سوئز در سال 1956 ، اسرائیل تلاش کرد تا روابط خود با ترکیه ، ایران و اتیوپى را در قالب استراتژى جدید مستحکم نماید .
هدف این استراتژى ، مهار امواج ناصریسم در خاورمیانه بود ، زیرا تلاش جمال عبدالناصر براى اتحاد کشورهاى عرب و نیز همکارى با اتحاد شوروى به عنوان تهدیدى جدى علیه منافع دولت‏هاى غیرعرب پیرامون دیده شده بود .
اسرائیل ، ایران و ترکیه به ویژه در عرصه‏هاى اطلاعاتى و امنیتى با یکدیگر همکارى نمودند . با کم رنگ شدن تهدید ناصریسم ، ترکیه به سمت مرکز اصلى فعالیت خود یعنى در درون اروپا روى آورد . همکارى بین اسرائیل ، ایران و اتیوپى در طول دهه 60 و اوخر دهه 70 ادامه یافت ، اما همواره در معرض تبلیغات اعراب و مسلمانان متخاصم بود و این روابط هرگز به طور رسمى نهادینه نشد .
پیروزى انقلاب اسلامى در سال 1357 در ایران و رشد نفوذ شوروى در اتیوپى در طول دهه 70 این دو ستون مهم سیاست منطقه‏اى اسرائیل را فرو ریخت .

تحولات بعد از انقلاب اسلامى در خاورمیانه ، به طور مستقیم و غیرمستقیم در جهت حفظ منافع اسرائیل بود و در این راه ، ایالات متحده آمریکا نیر حمایت خود را از این رژیم ، به عنوان یکى از ستون‏هاى مهم منطقه‏اى دریغ نکرد . فرایند صلح خاورمیانه و حمایت بى‏چون و چراى واشنگتن از تسلیحات غیرمتعارف اسرائیل همگى مؤید این امر است .
نکته بسیار اساسى در مورد اسرائیل ، حضور این رژیم در سیستم سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى خاورمیانه است ، مسئله‏اى که ذهن بسیاری از دولتمردان و رهبران خاورمیانه را به خود مشغول کرده است .
به طور کلى دو دیدگاه در خصوص وضعیت آتى اسرائیل در منطقه خاورمیانه وجود دارد :
اول ، تفوق نظامى خود را به هژمونى سیاسى و اقتصادى تبدیل کند .
بر طبق این سناریو ، اسرائیل که تاکنون از تفوق نظامى برخوردار بوده ( از نظر سلاح‏هاى هسته‏اى و متعارف ) سعى خواهد کرد تا براى اعمال قدرت مؤثر در خاورمیانه جهت تأمین سیطره ی منطقه‏اى سود جوید .
دوم ، اسرائیل ممکن است به عنوان دولت برتر در منطقه عمل کند که بر طبق این سناریو ، به عنوان یک محور در سیستمى از شبکه‏هاى اقتصادى ، دفاعى و ارتباطاتى بین خاورمیانه و غرب عمل مى‏نماید .
در هر دو صورت ، ادغام اسرائیل در درون سیستم خاورمیانه موجب تغییرات اساسى در موقعیت منطقه‏اى و نقش سنتى این رژیم در سیستم مى‏شود .
نکته اساسى اینکه مشارکت اقتصادى ، سیاسى و استراتژیک اسرائیل با منطقه الزاما به معناى همگرایى فرهنگى آن نیست . هم شهروندان و هم همسایگان اسرائیل به این رژیم همچنان به عنوان بخشى از تمدن غربى نگاه مى‏کنند . بنابراین تمامى تلاش‏هاى منطقه‏اى قطعا هماهنگ با منافع اقتصادى و سیاسى است تا تشابه‏هاى فرهنگى و ایدئولوژیکى .


نوشته شده در دوشنبه 90/4/20ساعت 8:26 عصر توسط گمنام نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak