همزمان با سالروز تسخیر سفارت اسرائیل موسسه نور قدس جوان سندی از جنایات اسرائیلی ها در زمان حضورشان در ایران را منتشر می نماید. یکی از نتایج حضور اسرائیلی ها در ایران تاراج میراث ملی ایران بود و جالب این است که این مساله در دوره حکومت باستان پرست پلهوی اتفاق می افتاد. آثار باستانی و اشیاء عتیقه ایرانی در میزان و حجم بسیار زیاد به اسرائیل منتقل میشد، در مجموعههای خصوصی نگهداری میگردید یا به موزههای اسرائیلی ارائه شده و به نمایش در میآمدند و یا توسط بعضی افراد به موزههای بزرگ جهان منتقل میشدند. در این مقاله تلاش می کنیم اسنادی معتبر راجع به این موضوع ارائه دهیم. اعتراف روزنامه معاریو چاپ اسرائیل «اسرائیل به صورت یکی از مراکز بین المللی خرید و فروش آثار باستانی ایران درآمده است. به همین علت تجار خارجی عقیده دارند که آثار باستانی ایرانی را میتوان به قیمت مناسب در اسرائیل خریداری نمود... طی دو سال اخیر در حدود 2000 ظرف سفالی املش به اسرائیل وارد شده و این مقدار 80 درصد کلیه آثار املش را که به معرض فروش گذارده شده، تشکیل میدهد. ولی بسیار جای تأسف است که آثار مزبور از کشور خارج میشود و ما این موقعیت بزرگ را برای گردآوری یک مجموعة عالی هنری از دست میدهیم در حالی که موزههای بزرگ فرانسه، انگلستان و آمریکا و نیز موزههای بسیار دیگر، مساعی فراوانی برای خرید آثار املش به کار میبرند.» 1 اعتراف روزنامه هاآرتص موزة بتصئیل اسرائیل، مجموعه آثار ایرانی را به نمایش میگذاشت در موزة مزبور آثار ایران، مربوط به دورهای شامل قرن چهارم قبل از میلاد تا نیمه قرن 18 بوده است. این مجموعه شامل ظروف سرامیک، برنز، ظروف مذهبی، آلات جنگی،ظروف نقره و طلا، از دورة هخامنشی و ساسانی و نیز آثار زیادی از دورة اسلامی بود.2 گزارش نمایندگی ایران در تل آویو در گزارشی که از نمایندگی ایران در تلآویو در سال 1344 در مورد کلکسیون ایرانی موجود در موزه اسرائیل ارسال شده آمده است: «کلکسیون مربوط به هنر ایرانی در موزه اسرائیل در نوع خود یکی از مهمترین کلکسیونهای جهان میباشد. به عقیده کارشناسان، ارزش آن سه میلیون دلار است. در این کلکسیون آثاری وجود دارد که بهایی برای آنها نمیتوان تعیین کرد زیرا در جهان منحصر به فرد میباشند... در ظرف دو سال، کلکسیونی که در اورشلیم متمرکز گردید، شامل آثاری 3000 ساله از دوران ماقبل تاریخ تا قرن شانزدهم بود...» 3 محسن فروغی ایرانی خائن در سال 1345 نمایشگاهی از آثار باستانی ایران از طرف محسن فروغی5 در اسرائیل برگزار شد. این نمایشگاه شامل لوازم شکار و مجسمه های سفالی بود که قدمت آنها به هزاران سال بالغ میشد. تعداد این آثار 300 عدد بوده و در یکی از موزههای اسرائیل به نمایش گذاشته شد. وی از اینکه توانسته بود پس از 2500 سال از انتشار منشور کوروش از وی پیروی کند اظهار سربلندی و افتخار کرده بود. 4 بی توجهی مقامات ایرانی به تاراج اشیاء عتیقه در سوم بهمن 1347 وزیر خارجه (اردشیر زاهدی) طی نامهای به وزارت فرهنگ و هنر، با اشاره به نمایش بعضی اشیاء باستانی ایران در موزه اسرائیل مینویسد: «در مورد نحوة خروج این اشیاء از ایران اطلاعی در دست نیست ولی مرتباً در چمدانهای یهودیانی که به اسرائیل میروند اشیاء عتیقه ایرانی، بخصوص نسخ خطی کتب مختلف، مخفی شده و بدون جلوگیری پلیس، وارد اسرائیل میشود...» 5 محموله های سری یکی دیگر از افرادی که نقش بسیار فعال و مرموزی در زمینه سرقت اشیاء عتیقه از ا یران به اسرائیل داشت، یعقوب نیمرودی وابستة نظامی اسرائیل در ایران بود. در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی دربارة نیمرودی چنین آمده است: «یعقوب نیمرودی مأموریت خود را در ایران به پایان رسانید، ولی باکتری ایرانی به او سرایت کرد. خانه او در ساریون با قالیها و نقاشیها و سایر آثار هنری [ایرانی] دقیقاً شبیه خانهای است که در ایران در آن سکونت داشت. در این خانه فضای خاصی وجود دارد و آن اطاقی است که به سبک اصفهان تزئین شده و سراسر آن با آثار ایرانی تزئین شده است. هر شخصیت ایرانی که برای بازدید به اسرائیل میآید و در این اطاق از او پذیرایی میشود، خود را در خانه خود احساس میکند. گنج واقعی در خانه آقای نیمرودی کلکسیون آثار باستانی و به ویژه ظروف سفالینی از املش متعلق به 3000 سال قبل از میلاد همچنین آثار باستانی دوره اسلامی (700 سال قبل) وجود دارد. بدون شک خانه نیمرودی یک مرکز فرهنگی و هنر اصیل ایرانی محسوب میشود که آثار آن طی سالها تلاش خریداری شده[!]» 6 یعقوب نیمرودی تا آخرین ماههای سلطنت پهلوی با حمایت موساد محمولههای «سری» خود را از مرزهای ایران عبور میداده است. طبق اسناد موجود بخش عظیمی از این محمولهها آثار باستانی و اشیاء عتیقهای بوده که توسط نیمرودی و سرویس جاسوسی اسرائیل از ایران به سرقت میرفت. عملکرد نیمرودی در ایران بخشی از یک شبکه وسیع بینالمللی بود که به قاچاق آثار باستانی و هنری برای روچیلدها میپرداخته است. ریشه کارشکنی های اسرائیل کجاست؟ حجت الاسلام قرائتی در برنامه سمت خدا درباره یهودیان صحبت کردند و فرمودند : خداوند به یهودیان فرمان داد که در در روز شنبه ماهیگیری نکنند. اتفاقا در روز شنبه تعداد ماهی ها زیاد می شد. ولی روزهای دیگر کم بود. آنها کنار رودخانه حوضچه هایی درست کردند که به دریا راه داشت. ماهی ها از این سوراخ ها به درون حوضچه ها می آمدند و آنها در روز یکشنبه ماهی ها را صید می کردند. این یک کلاه شرعی بود. یک تاجر ایرانی به من گفت که من در آمریکا تاجر قالی هستم و در بازار یهودیان مغازه دارم .آنها کلید مغازه شان را به من می دهند و می گویند :وقتی روز شنبه مشتری آمد، به آنها قالی بفروش و پول آنرا روز یکشنبه به ما بده. پس الان هم یهودیان همان کار یهودیان گذشته را می کنند. اینها رندی یهودیان است. با اندکی بررسی بیشتر در مورد سوابق عهد شکنی های بنی اسرائیل در قرآن کریم نیز می توان به راحتی به عهد شکن بودن این گروه از دیر باز پی برد. آیه های بسیاری همچون آیه های (63، 64 - 84، 85) سوره بقره، آیه های (12، 70) از سوره مائده و همچنین آیه 154 سوره نساء و آیه 168 از اعراف مستقیما به این امر اشاره می نماید. در سوره مائده، آیه 12 خداوند با نعمت هایی که به بنی اسرائیل عطا کرد، پیامبرانی را به سوی آنان فرستاد و از آنان خواست دستوراتی را که از آنان خواسته است بجای آورند:
http://www.upload9.ir/images/8c4l921ofxk37hu2ue.jpg فلسطین در دورهی معاصر در همان دورانی که انگلیس با اعراب درباره چگونگی شکست امپراطوری عثمانی با وعده استقلال عرب در حال مذاکره بود، با سران صهیونیسم هم درباره چگونگی تاسیس دولتی یهودی در فلسطین، مشغول گفتگو بود. در سال 1897 نخستین کنگره صهیونیسم در شهر بال سوئیس تشکیل شد و مساله تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین به تصویب صهیونیستهای حاضر در کنگره رسید. هرتزل در کنگره اعلام کرد:« همین امروز ما دولت یهودی را بوجود آوردیم!».در سال 1901 هرتزل با سلطان عبدالحمید خلیفه عثمانی تماس گرفت و امتیازاتی نظیر زمین و مهاجرت یهودیان را درخواست کرد و در مقابل تعهد کرد که وام کلانی را بانک عمران یهود به دربار خلیفه بدهد. اما سلطان عبدالحمید با همه نیازی که به پول داشت با این درخواست مخالفت کرد. در دوم نوامبر 1917 بیانیه لرد بالفور وزیر خارجه دولت بریتانیا منتشر شد که در آن از حمایت انگلستان برای تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین سخن رفته بود.دولت انگلستان وقتی با اعتراض شدید شریف حسین روبرو شد، برای کاهش اعتراضات اقدام دیپلماتیک را شروع کرد و به عربها اطمینان داد که انگلستان بر سر پیمان خود با آنها ایستاده است و هدف اولیه آنان به اصطلاح آزاد کردن سرزمینهای عربی از سلطهی ترکان عثمانی است. تصرف فلسطین در سپتامبر 1918 پایان گرفت. ژنرال «النبی» اعلام داشت که این منطقه توسط یک حکومت نظامی انگلیسی به نام «اداره جنوبی متصرفات دشمن»اداره خواهد شد. سوریهی داخلی یعنی از عقبه تا حلب، حکومتی عربی به ریاست فیصل پسر شریف حسین به نام «اداره شرقی متصرفات دشمن»تحت نظارت ارتش فرانسه قرار گرفت. به این ترتیب امپراطوری عثمانی پس از جنگ اول میان دولتهای قدرتمند غربی تقسیم شد و آنچه سهم عرب گشت تنها وعده استقلال بود. در بیست و هشتم ژوئن 1919 پیمان جامعه ملل در کنگرهی صلح ورسای به امضاء رسید که در آن بر تحتالحمایگی و قیمومیت فرانسه و انگلیس بر سوریه، لبنان و فلسطین تاکید کرد. البته در متن تحتالحمایگی صرفاً بحث مورد مشورت قرار گرفتن دول قیم مطرح بود نه ادارهی حکومت. اما دولت انگلیس از فرصت استفاده کرد و خود را قیم حاکم خواند و ادارهی امور حکومتی را در فلسطین بر عهده گرفت. عرب بویژه در فلسطین و سوریه با این پیمان مخالفت کردند. در 24 ژوئیه 1920 فرانسه با استناد به این پیمان به سوریه حمله و آنجا را اشغال کرد. مردم منطقه به این امر اعتراض کردند. در روزهای چهارم تا هشتم آوریل 1920 در بیتالمقدس اعتراض علیه سلطه انگلیس و حرکت یهودی کردن فلسطین به قیام بزرگی تبدیل شد و عده زیادی از یهودیان و عرب کشته و مجروح شدند. در اوایل ژوئیه 1920 دولت بریتانیا، پایان حکومت نظامی و شروع حکومت عادی را اعلام کرد. ریاست حکومت جدید انگلیسی در فلسطین بر عهده هربرت ساموئل، یک یهودی بود، نهاده شد! ساموئل زبان عبری، انگلیسی و عربی را زبان رسمی فلسطین اعلام نمود. حکومت جدید انگلیسی- صهیونیستی شروع به انتقال اراضی از دست فلسطینیان به یهود کرد. وسایل و ابزار ضروری کشاورزی در انحصار حکومت قرار گرفت و به بهانهی مقروض بودن فلسطینیان دامها و زمینهای کشاورزی آنان را مصادره کرد، بر مقدار مالیات افزوده شد و به ناچار فلسطینیان زمین را رها میکردند. حکومت قیم هم این زمینها و زمینهای مصادرهای را به یهود واگذار کرد. در کنار آن ورود یهودیان از اروپا و دیگر نقاط جهان را سرعت بخشید. امتیازات آب و برق در مناطق گوناگون به یهود واگذار شد. در اول ماه مه 1920 اعتراض گسترده علیه حکومت قیم و سیاستهای یهودی کردن فلسطین از یافا شروع و طی مدت 15 روز سراسر فلسطین را فرا گرفت. ارتش بریتانیا و شبه نظامیان صهیونیست به سرکوب معترضین پرداختند. در 1927 دولت سرپرست امتیاز استخراج املاح و معادن دریای مرده (بحرالمیت) را به یهود واگذار کرد و در ژانویه 1930 این امتیاز را به مدت 75 سال به آنان واگذار کرد! در روز 23 سپتامبر 1928 یهودیان به حرم شریف در بیتالمقدس تجاوز کردند و بخشی از آن را متصرف شدند. در فردای آن روز (24 سپتامبر) مردم مسلمان علیه این تجاوزات تظاهرات کردند. در 23 اوت 1928 فلسطین شاهد درگیری شدید بین مسلمانان از یک سو و یهود و ارتش بریتانیا از سوی دیگر بود. در روز 29 اوت 1928 حرکت ضد استعماری مردم شدت گرفت و ارتش بریتانیا و شبه نظامیان یهود به شدت به کشتار انقلابیون پرداختند. از این قیام مردمی فلسطین با نام «انقلاب براق» یا قیام براق یاد میشود. پس از این حرکت دادگاههای انگلیسی مردم فلسطین را محاکمه و محکوم کردند. 3 نفر اعدام، 17 نفر حبس ابد و هشتصد نفر محکومیتهای چندین ساله و بسیاری از شهرها و دهات فلسطینی محکوم به پرداخت خسارات سنگین شدند که به بهانه عدم توان در پرداخت جرائم، زمینها و اموال آنان مصادره و در اختیار آژانس یهود قرار داده شد. دادگاه انگلیسی تنها یک پاسبان یهودی را که در یافا به خانه پیشنماز مسجدی وارد شده و او و شش نفر از اعضای خانوادهاش را سر بریده بود، ابتدا محکوم به اعدام، سپس حبس ابد و بعد به 10 سال زندان محکوم شد که پس از چندی آزاد گردید! دولت انگلیس شروع به مسلح کردن یهود میکند و تعداد زیادی تفنگ میان کشاورزان و کارگران یهود توزیع میکند. در سوم اوت 1931 اعتراض گستردهای در نابلس و دیگر شهرهای فلسطین به تجهیز تسلیحاتی یهود رخ میدهد که به درگیری کشیده شد و عده زیادی هم از سوی دولت سرپرست به زندان افتادند. در دوران ریاست واکهوب بر دولت سرپرست، انتقال اراضی فلسطینی به یهود شتاب گرفت و در کنار آن آمار مهاجرین صهیونیست به فلسطین نیز بالا رفت. در 13 اکتبر 1933 در بیتالمقدس تظاهرات ضد انگلیسی برگزار شد که توسط ارتش سرکوب میشود. در بیست و هفتم همان ماه در شهر یافا تظاهرات بزرگی انجام شد و کمکم به سراسر فلسطین کشیده شد. ارتش انگلیس همراه با شبه نظامیان صهیونیست مردم بیسلاح را زیر آتش قرار دادند. تا پیش از جنگ دوم جهانی فلسطین اوضاع بسیار آشفتهای داشت. هر روز قوانین جدیدی از سوی دولت سرپرست به نفع یهود و به ضرر فلسطینیان تصویب و اجرا میشد و در کنار آن مصادره و انتقال اراضی به یهود و مهاجرت یهودیان به فلسطین، شتاب میگرفت. در کنار آن اعتراضات مردمی علیه این اقدامات بالا گرفت. با شروع جنگ دوم جهانی فعالیت صهیونیست برای ورود به فلسطین شتاب بیشتری گرفت. جنگ دوم و ادعای مرگ بیش از شش میلیون یهودی توسط آلمان بهترین فرصت را برای صهیونیستها فراهم کرد تا بتوانند با توجه به فضای ترحم نسبت به یهود پس از جنگ دوم بهره گرفته و پشتیبانی دولتمردان غربی بویژه آمریکا را در تشکیل دولت یهودی با خود داشته باشند. در کنار این اقدامات گروههای تروریستی هاگانا و ایرگون شکل میگیرند که بدنه اصلی ارتش رژیم صهیونیستی به شمار میآیند. این نیروهای شبه نظامی توسط ارتشیان یهودی کشورهای اروپایی بویژه لهستان آموزش میدیدند. از آغاز سال 1944 همین گروهها شروع به بمبگذاری و خرابکاری کردند. در بیست و ششم فوریه 1947 بیفن وزیر امور خارجه انگلستان اعلام میکند که انگلیس در مسئله فلسطین به بنبست رسیده و ناچار تصمیم، به جامعه ملل ارجاع میشود! سازمان ملل متحد هم کمیسیونی را که متشکل از نمایندگان استرالیا، کانادا، چکسلواکی، یوگسلاوی، گواتمالا، هندوستان، ایران، پرو، سوئد و اوروگوئه بود برای بررسی به فلسطین میفرستد. کمیسیون هم طرح تقسیم سرزمین فلسطین به دو دولت یهودی و فلسطینی را ارائه داد! در بیست و نهم نوامبر 1947 مجمع عمومی رای به تقسیم سرزمین فلسطین داد. کشورهای عربی با این طرح مخالف بودند. مردم مسلمان منطقه ناچار ارتش مردمی برای نجات فلسطین تشکیل دادند. در ژانویه 1948 اولین ستون نظامی داوطلبان وارد فلسطین شد و در شمال آن موضع گرفت. دومین ستون در فوریه همان سال وارد بیسان و نابلس شد. ستون سوم در ماه مارس به فلسطین وارد شد و در مثلث الرعب در پیرامون نابلس مستقر شد. پس از تصویب طرح تقسیم به مدت پنج ماه مبارزات شدید مسلمانان با ارتش بریتانیا و شبه نظامیان ایرگون، هاگانا و اشترن ادامه داشت. انگلستان اعلام کرد که 15 می 1948 فلسطین را تخلیه خواهد کرد. ابتدا مناطق یهودی مثل شهر تلآویو را تخلیه کرد و تمام تجهیزات نظامی خود را برای یهود باقی گذاشت. در همان هنگام نیروهای انگلیسی مناطق عربی را به شدت کنترل میکردند و اجازه نمیدادند که عربها اسلحه بدست آورند. در دهم آوریل نیروهای مسلح یهود به دیریاسین حمله بردند و دویست و پنجاه نفر از اهالی آنجا را به طرز بسیار فجیعی قتلعام کردند در حالی که نیروهای انگلیسی در همان نزدیکی بودند و هیچ کاری انجام ندادند. این نخستین کشتار از این نوع بود. حادثه دوم نابودی روستای ناصرالدین در نزدیکی طبریه بود. وقتی دول عربی در صدد اعزام نیرو به فلسطین بودند، انگلستان اعلام کرد تا پیش از 15 می 1948 که پایان تخلیه ارتش انگلیس از فلسطین میباشد، ورود نیرو به فلسطین را تجاوز به انگلیس تلقی و با آن برخورد خواهد کرد! به این ترتیب دولت انگلیس بتدرج مناطق فلسطینی را تخلیه و در اختیار نیروهای شبه نظامی صهیونیست قرار داد. این شیوه تخلیه ارتش که همراه با تجاوزات شدید صهیونیستها در پناه ارتش انگلیس بود موجب شد که بسیاری از مناطق و املاک از ساکنان اصلی تخلیه و صهیونیستها در آنجا مستقر شوند. بدین ترتیب بسیاری از فلسطینیان، آوارهی لبنان، سوریه مصر و اردن شدند آن هم به امید تخلیه کامل ارتش انگلیس تا پس از آن با کمک سپاه اعراب بتوانند به خانه و کاشانهی خود بازگردند! کاری که هرگز اتفاق نیفتاد. در نیمه شب پانزدهم ماه می 1948 رئیس دولت قیم، پایان دوران سرپرستی انگلیس را اعلام داشت. در همان ساعت نیروهای عربی، متشکل از نظامیان سوری، عراقی، مصری و لبنانی از شمال، جنوب و شرق وارد فلسطین شدند. در نیمه شب 15 می 1948 که نماینده عالی انگلیس فلسطین را از طریق بندر حیفا ترک گفت صهیونیستها تشکیل دولت را اعلام کردند. چند دقیقه بعد ترومن رئیسجمهور آمریکا آن را به رسمیت شناخت! درحالیکه هنوز شورای امنیت در مورد فلسطین در حال بررسی بود. آشنایی با صهیونیسم · صهیونیسم نام سازمانی سیاسی که در سال 1897 به رهبری یک روزنامه نگار یهودی اتریشی بنام تئودور هرتزل در اروپا اعلام موجودیت نمود. · هرتزل در سال 1860 در بوداپست متولد و در سال 1904 در 45 سالگی در اتریش از دنیا رفت. · رشته تحصیلی وی حقوق و شغل او روزنامه نگاری بود و افکار و نظراتش را در کتاب «دولت یهود» (یودن اشتات) منعکس نموده است. · وی از 35 سالگی بصورت رسمی وارد مقوله سیاست شد و قضیه دریفوس اوج ورود وی به مقوله سیاست بود . · دریفوس شخصی یهودی عضو ارتش فرانسه در آن زمان بود . · وی به جرم خیانت در سال 1895 دستگیر شد . · پیرو بازداشت وی موجی از نفرت نسبت به یهود ، اروپا را فرا گرفت . · هرتزل در چنین موقعیتی به دفاع از هم کیش خود تلاش نمود . · در نهایت دریفوس پس از یک ماجرای بسیار جنجالی در سال 1906 از اتهامات وارده تبرئه گشت . · پس از آن موجی از ندامت نسبت به بدرفتاری با یهودیان شکل گرفت. · بدنبال چنین ماجرایی موضوع وظیفه دول غربی در کمک به یهودیان برای تشکیل یک دولت نهادینه شد . · تئودور هرتزل در چنین سالهایی تئوری تشکیل دولت یهودی را عنوان نمود . · وی 37 سالگی رهبری جریانی که خواهان تشکیل دولت یهودی بودند را برعهده گرفت . · در کنگره صهیونیست در سال 1903 یعنی یکسال قبل از مرگ هرتزل وی از ایجاد کشور یهودی در اوگاندا استقبال نمود که با مخالفت شدید سایر اعضاء مواجه شد. · هرتزل در جستجوی وطنی برای یهود، فلسطین را نشانه رفت و صهیون (نام کوهی در اطراف بیت المقدس در فلسطین ) و نیز تا حدودی ادبیات دین مدارانه را پیشه خود نمود . · عده زیادی از یهودیان عالم معتقدند «ماشیح» یا منجی عدالت روزی ظهور خواهد نمود و این کوه محل ظهور وی میباشد. · به هر حال در سال 1897 صهیونیسم اولین کنگرة خود را در سوئیس برگزار و اعلام موجودیت نمود «لازم به ذکر است کهتاریخ جنگ و استعمار نشان می دهد که جنگ های تجاوز کارانه سه هدف غایی را دنبال می کردند 1- توسعه ی ثروت 2- اشغال زمین 3- افزایش نفرات و رشد جمعیت. در یک کلام هدف جنگ تجاوز کارانه افزایش دسترسی و سیطره بر منابع است و استراتژی لازم برای رسیدن به این هدف آن است که کنترل دشمن بر منابع را به حداقل برساند . بنابر این یکی از استراتژی های نوین جنگ ،کاهش و به عبارت دقیق تر کنترل جمعیت دشمن می باشد. پروفسر ژاکلین کاسون طی بررسی خود در کتاب جنگ علیه جمعیت نشان می دهد که کنترل جمعیت جهانی کاملا منطبق بر پارامتر های دکترین نظامی و یک جنگ تمام عیار است. طی دهه هفتاد و در دوران هنری کسنجر پروژه ی مطالعاتی درباره تاثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا انجام شد. این پروژه روند فزاینده ی رشد جمعیت جهانی را بر خلاف امنیت ملی آمریکا دانسته است و به فکر راه حلی برای کاهش جمعیت کشور های دیگر از طریق همکاری با سازمان های بین المللی و ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر افتاد که البته تلاش های آنها در دراز مدت به موفقیت های بسیاری هم انجامید»(3) تعدادفرزندان دریک خانواده ایرانی"کمتر"ازیک خانواده اسرائیلی،انگلیسی وآمریکایی است! بر اساس گزارشی که اخیرا سازمان جاسوسی ایالت محتمد امریکا (سازمان سیا C.I.A) منتشر کرده است تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی، کمتر از تعداد فرزندان در یک خانواده اسرائیلی است. به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، بر اساس این گزارش این رقم حتی کمتر از خانواده های انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی است. سازمان جاسوسی آمریکا با اعلام این خبر می افزاید: زنان ایرانی با دارا بودن 1.87 فرزند در مکان 144 ام جدول جهانی قرار می گیرند.این در حالی است که حتی اسرائیل با رتبه 75،آفریقای جنوبی 97، برزیل 106، ترکیه 110، فرانسه 118 ، آمریکا 122، انگلیس 137 در مکان های بالاتر از ایران قرار می گیرند. فیلمی ضداسلامی که غربیها را به زاد و ولد بیشتر تشویق می کند و آنها را از جمعیت مسلمین می هراساند. کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین صهیون پژوه: درباره ترس غربی ها از رشد جمعیت مسلمین وبرنامه های مفصل و پیچیده علمی وبهداشتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی انها برای جلوگیری از رشد زاد و ولد مسلمانان، اخیرا در وبلاگ پرتو اندیشه ترجمه فیلمی اسلام هراسانه را دیدم که غربی ها درباره رشد جمعیت مسلمین ساخته بودند و مردم خود را تشویق به ازدیاد جمعیت کرده بودند. مناسب دیدم با صدای بلند به تبلیغ این فیلم بپردازم، چرا که احساس می کنم کم شدن نرخ رشد جمعیت شیعیان در ایران و شیعیان هند و پاکستان(و در عین حال ازدیاد جمعیت وهابیان تندرو که همان اسلام آمریکایی است) خطری استراتژیک برای اسلام و تشیع می باشد. دانشمندان و جمعیت شناسان و استراتژیست ها و علمای اسلام، متفقند که جمعیت زیاد در کنار تولید و ثروت و اندیشه از مولفه های جدی رشد اقتصاد و قدرت یک کشور محسوب می شود ولی وزارت بهداشت قبل از دوران آقای احمدی نژاد ، با پیروی کورکورانه از نظریات سازمان های غربی چون بهداشت جهانی و بانک جهانی به دلیل گرفتن وام از آنها، در مسیری که خوشایند غرب بود، حرکت کرد و شعار غلط"دو بچه کافی است" را در ایران جا انداخت. شعاری که به فتوای مولوی های اهل سنت، هیچ گاه از جانب انها در ایران اجرایی نشد و حرام دانسته شد! البته برخی علمای فقهی و پزشکی شیعه نیز کتاب هایی در رد نظریه غربی کنترل جمعیت مسلمین نوشتند که متاسفانه بایکوت شد، گرچه اخیرا این کتاب ارزشمند دیده شده است(کتاب رساله نکاحیه،کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین، نوشته علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، (نشر علامه طباطبایی و موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام، مشهد جاده طرقبه، نرسیده به پمپ بنزین، امام رضا 47، شماره 16، تلفن 05115592125 وصندوق پستی 3559-91375.) برای دانلود این کتاب کلیک کنید. پاورقی ها: 1- همان فرهنگ فرزند کمتر زندگی بهترکه در کشور ما اغازش به سالهای 69و 70 بر می گردد پایگاه نظامی استراتژیک "بئر السبع" در فلسطین اشغالی مورد حمله وسیع موش های صحرایی قرار گرفت !!!..
این سند نشان دهندة اوج بیخبری و بیتوجهی مقامات حکومت در قبال میراث ملی ایران میباشد.
این فاجعه به این معنا است که رشد جمعیت کشورمان 0.18 کمتر از حداقل معدلی است که بقاء یک تمدن را برای حدود 25 سال دوام می بخشد چرا که معدل کمتر از 2.11 منجر به انقراض یک تمدن می شود. و در مقابل رشد جمعیت جهان غرب در حال تعدیل است به طوری که در سال 87 سازمان CIA حداقل نرخ رشد جمعیت کشورهای غربی را 2 اعلام می کند،(البته در برخی کشورها امار اصلا خوب نیست و آنها هم از نرخ رشد جمعیت خود راضی نیستند وبسته های حمایتی متنوعی برای این امر در نظر گرفته اند.) پس اکنون رشد جمعیت کشور مسلمان ایران از حداقل و کف رشد جمعیت کشورهای اروپایی و امریکا کمتر است.
آنچه امروزه به عنوان کنترل جمعیت و جلوگیری از زاد و ولد و خو گرفتن با روحیه ی آسایش طلبی در جامعه ی ما فرهنگ سازی شده (علاوه بر افزایش سن ازدواج و آمار طلاق و ازدیاد فساد و فحشا)، مخالف متون اسلامی(2) و مصالح ملی و امنیتی ماست .
2- "ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریتنا قرة اعین" فرقان 74 ؛ ال عمران 38؛ مریم 3و4
"ان من سعادة الرجل ان یکون له الولد یعرف فیه شبه خلقه و شمائله" کافی ج1،ص306
"تزوجوا فأنـّی مکاثر بکم الامم غداً فی القیامة " من لایحضره الفقیه ج3،ص3
Design By : Pichak |